پرش به محتوا

ایمان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ایمان از معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یا چیزی است. ایمان در تعریف برون دینی، باوری استوار و مستقل از خرد یا تجربه، به نوعی ایده است.

مراحل ایمان

[ویرایش]

جیمز فولر مراحلی را در پرورش ایمان (یا رشد معنویات) نام می‌برد که در طول زندگی انسان رخ می‌دهد. این مراحل خیلی نزدیک است به کارهای پیاژه، اریکسون و کلبرگ در خصوص رشد روانی در کودک و بزرگسال. فولر ایمان را به صورت فعالیت اعتماد، متعهد شدن، و دنیا را بر اساس یک سری پیش‌فرض‌هایی که شخص را به دیگران ارتباط می‌دهد تعریف می‌کند.[۱]

مراحل ایمان

[ویرایش]
  1. حسی و فراافکنی: در این مرحله فرد بسیار تأثیرپذیر است و ایمان از طریق داستان‌ها و مناسک است (مانند پیش دبستانی).
  2. اسطوره‌ای - ادبیاتی: مرحله‌ای که در آن اطلاعات عرضه‌شده قبول می‌شود تا در اجتماع شخص پذیرفته شود.
  3. سنتتیک و قراردادی: در این مرحله ایمان در سیستم عقیدتی جا می‌افتد و شخصیت پروری جای خود را به قبول زمامداری شخص یا گروهی می‌دهد که فرد به آن ایمان بسته است.

در اسلام

[ویرایش]

در نظر اسلام خدا، روح و عالم غیب اساس توحید و فلسفه اسلامی بشمار می‌رود، بنابراین ایمان به این حقایق برای مسلمانان اساسی و اصولی است و کسی که به این اصول ایمان نداشته باشد نمی‌تواند ایدئولوژی و مکتب اسلام را بپذیرد. در آیاتی هم در قرآن آمده (أن ألذین أمنؤ) یعنی:ای کسانی که ایمان آورده‌اید که به کسانی که به خدای یکتا (خدای مسلمانان) ایمان آورده‌اند اشاره دارد. برای رسیدن به این حقایق راه‌های مختلفی وجود دارد، عده‌ای سعی می‌کنند از راه منطق، فلسفه، علم، تجربه و از راه‌های مختلف دیگر به این حقایق برسند.

در بحارالانوار در یک حدیث از پیشوای نهم شیعیان محمد تقی آمده است : بنده ای حقیقت ایمان را نمی یابد مگر آن كه دین و احكام الهی را در همه جهات بر تمایلات و هواهای نفسانی خود مقدّم دارد.[۲]

تفاوت ایمان اسلامی با ایمان مسیحی

تعریف‌های گروه‌های یاد شده از ایمان نشان می‌دهد که در نظر آنان ایمان اسلامی «دست‌آوردی انسانی» است که برای شخص مؤمن حاصل می‌شود. در فطرت، یا عقل، یا توانایی‌های انسان این سرمایه برحسب آفرینش وجود دارد که خداوند و پیامبران و کتاب‌های او را بشناسد و به آن‌ها ایمان آورد و با ایمان زندگی کند. ایمان در این مفهوم ایمان به یک «راز» نیست. ظاهراً از این جهت تفاوت اساسی میان ایمان اسلامی و ایمان مسیحی وجود دارد. ایمان مسیحی ایمان به یک «راز» است. در مسیحیت، هم وحی یک حقیقت مافوق طبیعی است و هم ایمان؛ و این دو حقیقت مافوق طبیعی، قلمرو آشکار شدن رازگونهٔ خداوند برای انسان از طریق عیسی مسیح است.

در مسیحیت

[ویرایش]

ترجمه کلمه ایمان در عهد جدید برگرفته از کلمه یونانی πίστις است که همچنین می‌توان آن را اعتقاد یا اعتماد نیز ترجمه کرد. در مسیحیت دیدگاه‌های مختلفی راجع به ماهیت ایمان وجود دارد. برخی ایمان را به عنوان اثبات‌کننده و دلیلی برای متقاعد شدن دربارهٔ درست بودن چیزی می‌دانند. در این دیدگاه، شخص زمانی درستی چیزی را قبول می‌کند که همراه با شواهد کافی ارائه شده باشد. الهی‌دان گرگ بوید برعکس این استدلال معتقد است که ایمان شامل تردید و شک می‌باشد.

دیدگاه‌های مختلفی راجع به پیامدهای ایمان موجود است. برخی معتقدند ایمان حقیقی منجر به انجام اعمال نیک می‌شود، در حالی که دیگران معتقدند چون ایمان به عیسی مسیح زندگی جاودان به ارمغان میاورد، لزوماً باعث اعمال نیک نمی‌شود. صرف نظر از اینکه عقیده یک مسیحی به کدام رویکرد اعتقادی نزدیک تر است، همه در اینکه ایمان مسیحی بر پایه آرمان‌ها و تعالیم زندگی عیسی مسیح استوار است، هم نظر هستند. فرد مسیحی رازها و برکات و فیض خدا را می‌بیند، و به جستجوی دانستن و اطاعت از خدا روی می‌آورد. برای یک مسیحی، ایمان راکد و بی حرکت نیست، بلکه باعث یادگیری بیشتر او دربارهٔ خدا و رشد معنوی او می‌شود. خدا خاستگاه و مبدأ ایمان مسیحی است.

در مسیحیت، ایمان باعث تغییر می‌شود بطوریکه به جستجوی درک بزرگتری از خدا می‌انجامد. ایمان، فیدیسم یا اطاعت ساده از مجموعه ای از قوانین و احکام نیست. قبل از اینکه یک مسیحی ایمان داشته باشد، باید بداند به چه کسی و به چه چیزی ایمان دارد. بدون درک این مطلب، ایمان حقیقی امکان‌پذیر نیست؛ و این مفهوم در بنیان اجتماعات ایمان داران، کتاب مقدس،سنت‌ها و تجربه‌های شخصی فرد باایمان ریشه دوانده است. در ترجمه‌های انگلیسی عهد جدید، کلمه ایمان به‌طور کلی به اسم یونانی πίστις (پیستیس) یا فعل یونانی πιστεύω (پیستئو) به معنای اعتماد داشتن، اطمینان داشتن، مورد اطمینان بودن و خاطر جمع بودن اشاره دارد.

شناخت انسان

[ویرایش]

در شناخت انسان سه قسمت مهم و متمایز تشخیص می‌دهیم: اول جسم، دوم نفس، و سوم روح. در اکثر بحثهای فلسفی که عده زیادی مطرح می‌کنند انسان را به دو عامل تقسیم می‌کنند، می‌گویند قسمت مادی و قسمت معنوی یا قسمت مادی و قسمت روحی؛ ولی در این تجزیه و تحلیلی که هم‌اکنون مطرح می‌کنم می‌بینم که انسان به سه جزء تقسیم می‌شود و نفس و روح با هم اختلاف کلی دارند، یک حقیقت نیستند، دو حقیقت هستند که سعی می‌کنم در این بحث این موضوع را برای شما روشن کنم، حتی در لغت فرانسه و انگلیسی هم بین نفس و روح اختلافی وجود دارد، روح را به انگلیسی «اسپریت» Spirit و نفس را «سٌل» Soul می‌گوئیم -عشق=ایمان وهر دو یک شخصیت هستند مثل فرق خدا در هر گونه زبان یعنی اگر به عشق رسیدی حالا در زبان عربی (ارسلت الی ایمان).[۳]

منابع

[ویرایش]
  1. Evans, Nancy; Forney, Deanna; Guido, Florence; Patton, Lori; Renn, Kristen (2010). Student Development in College: Theory, Research, and Practice (Second ed.). Jossey-Bass. ISBN 978-0787978099.
  2. بحارالانوار،ج ۷۵،ص ۸۰.
  3. «انسان و خدا». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ مه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۴ اوت ۲۰۱۲.